نخود شدن

چند روز پیش دختر کوچیکم داشت از مدرسش تعریف می کرد چون عادتشه که از ریزه کارای که اتفاق میوفته تعریف کنه . خیلی خالب بود همینجور که تو یک حالت نشسته بود انگار که یک چیزی یادش اومده باشه گفت: آخ مامان پام دوباره مثل تو مدرسه شده. من با تعجب ازش پرسیدم : مگه تو مدرسه پات چه جوری بوده که الآن اونجوری شده ؟ همینجور که داشت مرتب می گفت: آخ..آخ..آخ..وای .. گفت : هیچی پام نخود ، نخود شده بود مثل الآن..راستش ترسیدم گفتم نخود ، نخود دیگه چه جوریه؟ بعد اومدم به پاش دست بزنم دیدم داد زد: نه،  دست نزن نخود ، نخودش بیشتر میشه . تازه فهمیدم که منظور از نخود ، نخود شدن چی بوده. چنان خندم گرفته بودکه نگو گفتم : مامان جون نخود، نخود نشده.  پات خواب رفته حالا داره اونجوری مور مور می کنه .
(حالا نمی دونم چه تشبیهی بین نخود ، نخود شدن با مور مور کردن وجود داره ؟ خودش میدونه.)